برخی از والدین به خاطر داشتن کودکان و نوجوانان شرور ،ناآرام و ناموفق و مشکلاتی که آنها در خانواده و جامعه به وجود میآورند مورد سرزنش قرار میگیرند . متخصصان تعلیم و تربیت و بهداشت روانی نیز پس از مطالعه و بررسی آمار مربوط به این گونه کودکان معمولا علت را متوجه خانوادهها میدانند ولی باید پرسید که چه کسی به والدین در امر پرورش کودکان کمک میکند؟ و چه کوششها و تدابیری برای آموزش آنها در نظر گرفته شده است تا بتوانند از چنین مسائلی جلوگیری و تعادل روانی خانواده و به تبع آن جامعه را حفظ کنند ؟
نقش خانواده در سلامت روان فرزندان چیست ؟
خانواده از مهمترین عوامل موثر در رشد همه جانبه کودک است . تاثیر خانواده بر کودک بدون مقدمه با قدرت فراگیری خاصی آغاز و در سراسر زندگی فرد آشکار میشود . تاثیر روابط صحیح بین والدین و فرزندان و اهمیت آن بر هیچ کس پوشیده نیست زیرا کودکان دارای خصوصیت “اخلاق دیگر پیرو”هستند .یعنی با چشم بسته رفتار والدین خود را تقلید میکنند و به همین علت علمای تعلیم وتربیت همگی بر این باورند که نقش والدین در شکل گیری شخصیت کودکان غیرقابل انکار و از مهمترین عوامل در تامین بهداشت روان کودکان است . نظریات روانکاوی نیز بر اهمیت اثرگذاری تجارب اولیه و روابط کودک و والدین بر رفتارها و نگرش کودک تاکید دارد و نظریه پردازان در یادگیری اجتماعی نیز به تطول یادگیری درخانواده اهمیت میدهند و از این دریچه به مفهوم خانواده مینگرند و بر میزان اثرگذاری پدر و مادر بر کودک ونقش آنها در تامین سلامت روان تاکید میکنند.
- ویژگیهای یک خانواده خوب:
- فرزندان در خانواده مورد پذیرش و کانون عشق و توجه بوده خود نیز از آن آگاه باشند .
- فرزندان از آزادی متناسب با سن و نیازهای خود در چارچوب ضوابط اخلاقی و تربیتی متعادل برخوردار باشند.
- به آنان متناسب با سن و تواناییهایشان مسئولیت داده شود.
- آنچه را که احساس میکنند بدون ترس و واهمه برای پدر و مادر خود بیان کنند.
- بتوانند افکار خود را با والدین در میان گذاشته ، از تجربه ،تبادل نظر و فکر آنها بهرهمند شوند.
- اشتباهها و خطاهای آنان ، بدون تنبیه بدنی ، تمسخر و ایجاد سرافکندگی اصلاح و بهبود یابد.
- حس تعامل ،همدلی و تعاون در محیط گرم و صمیمی خانواده به آنها منتقل شود.
- بیشتر به موفقیتها و پیشرفتهای فرزندان تکیه شود تا به شکستها و خطاها.
در صورتی که والدین حداقل دو نکته را در برقراری ارتباط با فرزندان خود مورد توجه قرار دهند به تامین بهداشت روانی آنان کمک کردهاند که یکی وجود “احترام” در روابط است و منظور از آن رفتاری است که احساس ارزشمندی رضایت و خشنودی را در طرف مقابل ایجاد کند ودیگری وجود احساس “ تفاهم وهمدلی” میباشد. نخست باید این احساس درک و تفاهم بین والدین و فرزندان ایجاد شود تا پس از آن راهنمایی،آموزش ، پند و اندرزو ... اثربخش باشد.
به طور کلی باید گفت احساسات بخشی از خصوصیات وجودی ما را تشکیل میدهند. ما میتوانیم زمان و نحوه بروز آنها را خودمان تعیین کنیم به شرط آنکه از وجودشان آگاه باشیم و برای کودکان مهم است که بدانند چه احساسی دارند تا از تجمع احساسات ناشناخته و بهم ریخته در درونشان کاسته شود . والدین با انعکاس عواطف و احساسات فرزندان همان گونه که هستند ونه آن گونه که خودشان تفسیر میکنند باعث میشوند تا خود آنها به صورتی مبتکرانه در صدد تغییر ،اصلاح و بهبود خویش برآیند.
نوع نگرش والدین چه تاثیری در سلامت روان فرزندان دارد ؟
چگونگی رابطه والدین با کودکان به نگرش آنها بستگی دارد . بسیاری از نگرشهای والدین حتی پیش از تولد کودک شکل گرفته است و برخی دیگر نیز بر اساس خواستههایی که از فرزندان خود دارند شکل میگیرند. ولی در کل نگرش والدین بر اثر ارزشهای فرهنگی،الگوهای شخصیتی والدین و استنباط آنان از مفهوم نقش پدر و مادر ایجاد میشود . بر این اساس نوع روابط آنها با فرزندانشان و تعلیم وتربیتشان به صورتهای “ محدودیت بیش از حد” ، “آسان گیری بیش از حد” و “ تسلیم کامل در برابر آنها “ ، “ مستبد و خودرای بودن “ ، “ تبعیض قائل شدن “ و یا در والدین پذیرنده و محبت کننده ظاهر میشود و این واکنشها همگی متاثر از نوع نگرش آنهاست.
در تامین سلامت روان از چه روشهایی میتوان استفاده کرد ؟
با درک و شناخت معنای رفتار فرزندان میتوان به بهداشت روان آنها کمک کرد زیرا بسیاری از ناسازگاریهای کودکان و نوجوانان معلول فقدان شناخت والدین از آنهاست و حتی بسیاری از مربیان و معلمان نیز شناخت لازم را از کودکان و نوجوانان ندارند و نسبت به مسائل و مشکلات آنها بیتوجه و بیعلاقهاند. برای رفع این نقیصه اولیا باید بتوانند تعبیر و تفسیر مناسبی از تظاهرات رفتاری فرزندان خود داشته باشند تا به رفع مشکلات آنها نائل شوند . آنان میتوانند با ایجاد فرصتهای مناسب به فرزندان مهارتهای برقراری روابط با دیگران را آموزش داده اجازه بازگو کردن نظرات را به آنها بدهند. بدون تردید در سایه روابط صحیح و سالم خانوادگی واجتماعی است که سلامت روان نیز محقق خواهد شد.